فروش پروژه ی آمار آماده ی ۳۰ صفحه با ویژگی های زیر:
۱-فهرست
۲-مقدمه
۳-تعاریف
۴-نمودار
۵-منابع
برای خرید پروژه ی آمار دوم وسوم دبیرستان با شماره ی زیر تماس گیرید.
۰۹۱۸۶۸۹۱۱۰۲
فروش پروژه ی آمار آماده ی ۳۰ صفحه با ویژگی های زیر:
۱-فهرست
۲-مقدمه
۳-تعاریف
۴-نمودار
۵-منابع
برای خرید پروژه ی آمار دوم وسوم دبیرستان با شماره ی زیر تماس گیرید.
۰۹۱۸۶۸۹۱۱۰۲
گرامر درس اول زبان انگليسي سال سوم آموزش متوسطه
عبارت هاي اسمي (Noun clauses)
1– به يك گروه از كلمات مرتبط به هم كه يك فاعل و فعل دارد clause يا قضيه يا عبارت مي گويند.
2 – يك Noun clause در يك جمله مانند يك اسم عمل مي كند. به همين دليل به آن قضيه اسمي مي گويند.
اكنون به چند مثال از اين مورد توجه كنيد:
من نمي دانم او چه وقت منزل را ترك كرد.
I don’t know when she left home. (قضيه اسمي)Noun clause
من نمي دانم چه كسي نامه ها را تايپ مي كند.
I don’t know who types the letters.( Noun clause)
او مي داند من ديروز چه كسي را ملاقات كردم
She knows whom I met yesterday.( Noun clause)
آنها (ايشان) مي دانند من كجا زندگي مي كنم.
They know where I live. (Noun clause)
3 – همانطور كه در مثال هاي بالا مشاهده مي كنيد عبارت هاي اسمي با كلماتي مانند when (چه وقت)، who (چه كسي)، whom(چه كس را) و where(كجا) آغاز مي شوند. اين كلمات در اينجا نقش حرف ربط را دارند كه قضيه اسمي را به بقيه جمله وصل مي كنند
2) كاربرد be going to
1 – فعل be going to به معناي قصد داشتن يا خواستن مي باشد.
2 – فعل be going to معمولاً براي بيان اينكه كاري بخواهد در آينده انجام بگيرد به كار مي رود. اكنون به چند مثال توجه كنيد:
من قصد دارم امشب اينجا بمانم (من مي خواهم امشب اينجا بمانيم)
I am going to stay here to night.
او قصد دارد فردا يك نامه بنويسيد.
She is going to write a letter tomorrow.
او قصد دارد اتومبيلش را بشويد.
He is going to wash his car.
ما قصد داريم در يك رستوران شام بخوريم.
We are going to have the diner in a restaurant to night.
من معمولاً با اتوبوس به مدرسه مي روم اما امروز قصد دارم يكشنبه فوتبال بازي كنيم.
I usually go to school by bus but today I am going to go by taxi.
3 – مشاهده مي كنيد كه بعد از فعل (am/is/ are going to) فعل به صورت ساده مي آيد و كاري را كه قصد داريم در آينده انجام دهيم، بيان مي كند.
گرامر درس دوم زبان انگليسي سال سوم آموزش متوسطه
کاربرد For در جمله
1)be+ adjective+ for+object + infinitive (مصدرباto+مفعول+for+صفت+فعلbe)
به جملات زير توجه كنيد.
It is hard to believe this story.
باور كردن اين داستان سخت است
It is hard for me to believe this story.
باوركردن اين داستان براي من سخت است
It is necessary to have an end.
داشتن يك هدف ضروري است.
It is necessary for us to have an end.
داشتن يك هدف براي ما ضروري است.
It is not easy to answer these questions.
پاسخ دادن به اين سؤال ها آسان نيست.
It is not easy for him to answer these questions.
پاسخ دادن به اين سؤال ها براي او آسان نيست.
It is difficult to learn English.
يادگرفتن انگليسي مشكل است.
It is difficult for mary to learn English.
يادگرفتن انگليسي براي مري مشكل است.
همانطور كه ملاحظه مي كنيد در هر مورد، در جمله اول در مورد عملي يا كاري صحبت شده است در حالي كه جمله دوم در مورد كسي صحبت مي كند كه در كاري يا عملي شركت دارد.
2) The gerund(verb +ing)
1 – در زبان انگليسي فرم Ing دار فعل، gerund ناميده مي شود. فرم Ing دار فعل، مانند يك اسم عمل مي كند بنابراين در جمله مي تواند نقش فاعل، مفعول يا مفعول حرف اضافه را داشته باشد.
اكنون به مثال هاي زير توجه كنيد.
پيدا كردن كار دراينجا مشكل است.
Finding a job is difficult here.
فاعل(finding)
من از كوهنوردي لذت مي برم
I enjoy climbing montains.
مفعول(climbing)
من از پياده روي خسته شدم.
I am tired of walking.
Of مفعول حرف اضافه(walking)
2 – بعضي از فعل ها كه فرم Ing دار فعل را به عنوان مفعول مي گيرند عبارتند از:
Avoid =خودداري كردن Enjoy= لذت بردن Finish = تمام كردن Imagine= تصور كردن
Keep = نگه داشتن Mind = اهميت دادن Miss = از دست دادن Go on = ادامه دادن
Dislike=تنفر داشتن Risk = خطر كردن Stop = خاتمه دادن – متوقف كردن Forgive = فراموش كردن
گرامر درس سوم زبان انگليسي سال سوم آموزش متوسطه
فعل هاي دو كلمه اي (Two – word verbs)
) فعل هاي دو كلمه اي (Two – word verbs)
1 – بسياري از فعل ها از دو كلمه تشكيل شده اند، يكي قسمت اصلي فعل و ديگري جزئي كه آن را كامل مي كند.مانند Put on كه قسمت اصلي آن Putو جزء ديگر آن Onمي باشد.
Put -> base
On -> particle
شما با چند فعل دو كلمه اي زير قبلاً آشنا شده ايد:
Put on = پوشيدن
Give back =پس دادن
Wake up = بيدار شدن
Take off = درآوردن
Pick up = برداشتن
Turn on = خاموش كردن
all up=تماس تلفني گرفتن
Turn down= كم كردن
2 – اگر مفعول فعل دو كلمه اي يك اسم باشد، هم مي تواند بعد از قسمت اصلي فعل دو كلمه اي بيايد و هم مي تواند بعد از جزء دوم فعل دو كلمه اي بيايد به مثال زير توجه كنيد:
I put on my coat. (put on + مفعول)
I put my coat on. (Put+ مفعول+On)
همانطور كه در مثال بالا ملاحظه مي كنيد مفعول اين فعل يعني my coat در جمله اول بعد از هردو كلمه فعل دو كلمه اي آمده است و در جمله دوم كلمه فعل دو كلمه اي آمده است و به هر دو شكل صحيح است.
3 – حال اگر مفعول فعل دو كلمه اي، يك ضمير باشد فقط مي تواند ما بين دو كلمه فعل دو كلمه اي بيايد.
به مثال زير توجه كنيد:
I put it on.(put+ ضمير مفعول+on)
ملاحظه مي كنيد كه it كه مفعول است ما بين put , on كه دو كلمه فعل دو كلمه اي هستند آمده است. به چند مثال ديگر توجه كنيد:
I turn on the T.V (turn on + مفعول)
I turn the T.V on (turn + مفعول+ on)
I turn it on . (turn + ضمير مفعول+on)
Can you wake up mary at 6:00? (wake up + مفعول)
Can you wake mary up at 6 : 00 ? (wake+مفعول+up)
Can you wake her up at 6:00? (wake +ضميرمفعول+up)
2) حرف اضافه + فعل يا صفت (adjective/verb+preposition)
بعد از فعل ها و صفت ها مي توان حرف اضافه را آورد. اسم يا ضميري كه بعد از حرف اضافه مي آيد، مفعول آن است و هميشه بعد از آن مي آيد.
He is looking for his pen
He is looking for it.
بعد از فعل look حرف اضافه forآمده است و مفعول آن his pen يا It بعد از حرف اضافه آمده است.
Im sorry about the accident.
Im sorry about it.
بعد از صفت sorry حرف اضافه about آمده است و مفعول آن the accident يا It بعد از حرف اضافه آمده است.
He is waiting for her sister.(فعل+حرف اضافه)
They are talking about the children. (فعل+حرف اضافه)
Im sorry about the accident. (صفت+حرف اضافه)
He was afraid of the animals. (صفت+حرف اضافه)
گرامر درس چهارم زبان انگليسي سال سوم آموزش متوسطه
مصدر با to
1) بعد از بعضي از افعال، فعل بعدي به صورت مصدر با to مي آيد. بعضي از اين افعال عبارتند از :
Want – ask – tell – try – promise – forget – agree – decide – plan – like
مانند :
I want to go to cinema this evening.
I forgot to turn off the T.V last night.
I promised to get good marks this year.
I tried to learn fishing last year.
بعضي از اين افعال مي توانند قبل از مصدر با to، مفعول داشته باشند. اين فعل ها عبارتند از :
Want – ask – tell- promise – like – expect
به مثال هاي زير توجه كنيد:
من از او خواستم كه برايم يك راديو بخرد.
I wanted him to buy me a radio.
من از آنها خواستم كه به من كمك كنند.
I asked them to help me.
من به مري گفتم كه تكاليفش را با دقت انجام دهد.
I told mary to do her homework carfully.
من به مادرم قول دادم كه امروز در خانه بمانم.
I promised my mother to stay at home today.
من دوست دارم كه جان انگليسي را ياد بگيريد.
I like John to learn English.
آنها از او انتظار داشتند كه سروقت بيايد.
They expected him to come on time.
ملاحظه مي كنيد كه در اين مثال ها،بعد از فعل، مفعول آمده است و بعد از آن مصدر با to آمده است.
گرامر درس پنجم زبان انگليسي سال سوم آموزش متوسطه
صفت
1) بعضي از فعل ها با گرفتن ed مي تواند نقش صفت را نيز داشته باشند. همچنين بعضي از افعال با گرفتن Ing مي توانند نقش صفت داشته باشند. بعضي از اين افعال در زير آورده شده اند.
Surprised – surprising Surprise
Confused – confusing Confuse
Amused – amusing Amuse
Excited – exciting Excite
Bored – boring Bore
Frightened – frightening Frighten
Shocked – shocking Shock
به مثال هاي زير توجه كنيد.
I am surprised because the results are surprising.
من متعجب هستم چون نتايج متعجب كننده اند.
I am bored because my job is boring.
من خسته هستم چون كار من خسته كننده است.
We were shocked because the news were shocking
من شوكه بودم چون اخبار شوكه كننده بودند.
كلماتي كه زير آنها خط كشيده شده است، صفت هستند. اين صفت ها را مي توان قبل از اسم نيز به كار برد.
من ديروز اخبار متعجب كننده اي شنيدم.
I heard surprising news yesterday.
من يك شغل خسته كننده دارم
I have a boring job.
آن يك داستان شوكه كننده بود.
It was a shocking story.
2) صفت ها درجمله چگونه به كار برده مي شوند؟
صفت ها در جمله ها به دو روش ممكن است به كار گرفته شوند.
الف) قبل از اسم ها
ب) بعد از Linkingها كه Linking verb ها عبارتند از :
Appear, be, become, feel, look, smell, taste, get, grow
به اين مثالها توجه كنيد.
صفت (funny) قبل از اسم (film) به كار برده شده است.
This is a funny film.
صفت (nice) بعد از smell , linking verb به كار برده شده است.
The cake smells nice
3) گاهي اوقات بيش از يك صفت براي يك اسم آورده مي شود.در چنين مواردي الگوي معمول به صورت زير است:
Determiner + quality + size + color + nationality+ material + noun
اسم + جنس + مليت + رنگ + اندازه + چگونگي يا كيفيت + مشخص كننده تعداد
مانند :
A nice long red French cotton blouse
A new Large white Indian glass dish
هر تعداد صفت مورد نظر را مي توان قبل از اسم با الگوي داده شده ، آورد.
گرامر درس ششم زبان انگليسي سال سوم آموزش متوسطه
صيغه مجهول
1 – گرامر اين درس درباره صيغه مجهول مي باشد. شما در زبان فارسي با صيغه هاي معلوم و مجهول آشنا شده ايد. صيغه مجهول، اشاره به كاري مي كند كه انجام مي شود ولي انجام دهنده يا فاعل آن مشخص نيست ( و يا براي بيان كننده مهم نيست) مانند :
علي اتومبيل را شست (صيغه معلوم)
قابل توجه کسانی که سال اول دبیرستان هستند و می خواهند زبان انگلیسی سال اول دبیرستان را در یک هفته بخوانند و نمره ی مطلوب یعنی ۲۰بگیرن و تلفظ صحیح لغات و ریدینگ را یاد بگیرند باید جزوه ی ۵صفحه ای و اگر می خواهند تضمینی باشد کتاب سال اول دبیرستان در نه روز را مطالعه کنند. برای تهیه ی این جزوه و کتاب و سی دی فقط با شماره ی زیر تماس بگیرید.همراه با کتاب داستان انگلیسی
پیام ملکی ۰۹۱۸۶۸۹۱۱۰۲
قیمت:۲۰ هزار تومان و هزینه ی پست با خودم
سلام به شما دوستان عزیز اگر دوست داشتید می توانید پیامک انگلیسی یا فارسی در مورد عید نوروز را به شماره ی زیر پیامک کنید تا آنرا در وبلاگم بنویسم.............
۰۹۱۸۶۸۹۱۱۰۲
نام |
معادل فارسی |
نام |
معادل فارسی |
bull |
گاو نر |
fox |
روباه |
cow |
گاو ماده |
bear |
خرس |
calf |
گوساله |
polar bear |
خرس قطبی |
horse |
اسب |
koala bear |
کوالا |
mule |
قاطر |
panda |
خرس پاندا |
pony |
اسب کوتاه |
wolf |
گرگ |
donkey |
الاغ |
tiger |
ببر |
sheep |
گوسفند |
lion |
شیر |
lamb |
بره |
leopard |
پلنگ |
goat |
بز |
hyena |
کفتار |
kid |
بزغاله |
elephant |
فیل |
pig |
خوک، گراز |
zebra |
گورخر |
sow |
ماده خوک بالغ |
giraffe |
زرافه |
piglet |
بچه خوک |
buffalo |
بوفالو |
cat |
گربه |
camel |
شتر |
dog |
سگ |
raccoon |
راکون |
mouse |
موش |
skunk |
راسو |
bat |
خفاش |
beaver |
سگ آبی |
squirrel |
سنجاب |
boar |
گراز نر |
chipmunk |
سنجاب راه راه |
possum |
صاریغ |
rabbit |
خرگوش |
kangaroo |
کانگورو |
moose |
گوزن شمالی |
porcupine |
جوجه تیغی |
buck |
گوزن نر، خرگوش نر |
mole |
موش کور |
شغل |
معادل فارسی |
شغل |
معادل فارسی |
actor |
هنرپیشه مرد |
actress |
هنر پیشه زن |
artist |
هنرمند |
captain |
ناخدا |
assistant |
معاون |
demarche |
بخشدار |
banker |
بانکدار |
dressmaker |
خیاط زنانه |
blacksmith |
آهنگر |
rancher |
گله دار |
boss |
رئیس |
gardener |
باغدار |
brigadier |
سرتیپ |
muezzin |
موذن |
caretaker |
سرایدار |
cameleer |
ساربان |
clerk |
کارمند |
cook |
آشپز |
coach |
مربی |
dentist |
دندانپزشک |
colonel |
سرهنگ |
carpenter |
نجار |
diver |
غواص |
rancher |
چوپان |
doctor |
پزشک |
house maker |
خانه دار |
doorkeeper |
دربان |
council |
شورا |
fireman |
آتش نشان |
writer |
نویسنده |
fisherman |
ماهیگیر |
waiter |
گارسون |
greengrocery |
سبزی و میوه فروش |
professor |
استاد |
guard |
نگهبان |
seller |
فروشنده |
guard man |
مرد پاسدار |
glassmaker |
شیشه ساز |
headmaster |
مدیر مرد |
headmistress |
مدیر زن |
judge |
قاضی |
housewife |
زن خانه دار |
lawyer |
وکیل |
painter |
نقاش ساختمان |
worker |
کارگر |
boatman |
قایقران |
mayor |
شهردار |
street sweeper |
رفتگر |
miner |
معدنچی |
minister |
وزیر |
nurse |
پرستار |
pilot |
خلبان |
officer |
افسر |
barber |
آرایشگر مرد |
photographer |
عکاس |
clergyman |
روحانی |
plumber |
لوله کش |
specialist |
متخصص |
player |
بازیگر |
footballer |
بازیکن فوتبال |
porter |
باربر |
butcher |
قصاب |
president |
رئیس جمهور |
watchmaker |
ساعت ساز |
prime minister |
نخست وزیر |
grocer |
بقال |
psychologist |
روانشناس |
operator |
تلفنچی |
reporter |
خبر نگار.گزارشگر |
merchant |
تاجر |
retired |
بازنشسته |
optician |
عینکساز.چشم پزشک |
sculptor |
مجسمه ساز |
calligrapher |
خوشنویس، خطاط |
sergeant |
گروهبان |
forester |
جنگلبان |
shopkeeper |
مغازه دار |
teacher |
معلم |
singer |
خواننده |
engineer |
مهندس |
soldier |
سرباز |
driver |
راننده |
speaker |
سخنران |
decorator |
آذین گر |
surgeon |
جراح |
army |
نظامی |
tailor |
خیاط مردانه |
baker |
نانوا |
tiller |
سفالگر |
governor |
فرماندار |
tourist |
جهانگرد |
student |
دانش آموز |
welder |
جوشکار |
repairman |
تعمیرکار |
|
|
farmer |
کشاورز |
جمله ي معلوم : جمله ي معلوم جمله اي است كه فاعل آن مشخص باشد .
جمله ي مجهول : جمله ي مجهول جمله اي است كه فاعل آن ( كننده ي كار ) مشخص نيست .
اينگونه جملات را هنگامي بكار مي بريم كه :
1- فاعل جمله مشخص نباشد .
2- فاعل از درجه ي اهميت كمي برخوردار باشد لذا گوينده از ذكر آن خودداري مي كند و يا اينكه فاعل را در آخر جمله ذكر مي كند .
3- مفعول و نوع عمل از اهميت ويژه اي برخوردار باشد .
براي تبديل جملات معلوم به مجهول مراحل زير را انجام مي دهيم :
1- مفعول جمله ي معلوم را به ابتداي جمله ي مجهول انتقال مي دهيم .
2- با توجه به زمان فعل جمله ي معلوم از يكي از افعال to be استفاده مي كنيم .
تذكر1 : چنانچه فعل جمله ي معلوم حال ساده باشد از يكي از افعال am-are-is استفاده مي كنيـــم .
چنانچه فعل جمله ي معلوم گذشته ساده باشد از يكي از افعال was-were استفاده مي كنيم .
چنانچه فعل جمله ي معلوم آينده ساده باشد از فعل will be استفاده مي كنيم .
چنانچه فعل جمله معلوم ماضي نقلي باشد از have/has been استفاده مي كنيم.
چنانچه فعل جمله معلوم ماضي بعيد باشد از had been استفاده مي كنيم.
چنانچه فعل جمله معلوم آينده قصدي باشد از am/is/are going to be استفاده مي كنيم.
تذكر2 : فعل to be را متناسب با مفعول جمله ي مجهول بكار مي بريم .
3- اسم مفعول ( شكل سوم فعل ) فعل اصلي جمله ي معلوم را بعد از فعل to be در جمله ي مجــهول بكار مي بريم .
4- بقيه ي جمله ي معلوم را پس از اسم مفعول در جمله ي مجهول بازنويسي مي كنيم .
يادآوري : جملات معلومي را مي توان به مجهول تبديل كرد كه فعل آن متعددي بوده و پس آن مفعول بكار رفته باشد .بنابراين جملات معلومي كه فعل آن لازم باشد را نمي توان به مجهول تبديل كرد زيرا در اينگونه جملات مفعول وجود ندارد .
بقيه ي جمله + مفعول + فعل اصلي + فاعل = جمله ي مـعلوم
بقيه ي جمله + اسم مفعول + يكي از اشكال to be + مفعول = جمله ي مجهول
تذكر : چنانچه مفعول در جمله ي معلوم بشكل ضمير مفعولي بكار رفته باشد هنگامي كه آنرا به ابتداي
جمله ي مجهول منتقل مي كنيم مي بايست آنرا بشكل ضمير فاعلي مشابهش تبديل كنيم .
me I us we
you you you you
him he them they
her she
it it
نمونه سوال
زير گزينه ي درست خط بكشيد .
1.The film ………………… at school two days ago .
a.showed b.is showed c.was showed d.shows
2………………. the car be washed ?
a.Is b.Will c.Does d.Did
3.A new school will be ……………… near our house next year .
a.build b.builds c.building d.built
4.This car ……………. repeired every day .
a.will b.will be c.is d.was
5.They ……………… seen in the park last week .
a.aren’t b.weren’t c.will d.will be
جملات زير را به مجهول تبديل كنيد .
1.He passed the water to Ali .
………………………………
2.I will teach English naxt year .
…………………………………
3.He did his homework yesterday.
…………………………………...
4.They show the cartoon on Sundays .
……………………………………….
5.Did Neda repair the watch last night.
……………………………………….
شكل صحيح افعال داخل پرانتز را در نقطه چين بنويسيد .
1.This house …………………….. ( build ) two years ago .
2.Two men ……………………… ( kill ) in the accident .
3.The sick man …………………… ( take ) to the hospital .
4.Many people will be …………………… ( invite ) to the party .
5.A letter was …………………. ( write ) yesterday .
بجاي نقطه چين از شكل صحيح فعل to be استفاده كنيد .
1.The tickets ……………. bought last night .
2……………. the rooms be cleaned tomorrow .
3.The dishes …………….. not washed every day .
زمانهاي انگليسي
زمان شکلی از فعل است که عمل یا حالتی را در زمان نشان می دهد. به طور کلی در زبان انگلیسی سه زمان اصلی وجود دارد: زمان حال، زمان گذشته و زمان آینده.
هر زمان دارای چهار حالت: ساده،استمراری، کامل و کامل استمراری است. زمان های اصلی زمان های واقع شدن فعل را نشان می دهند و چهار حالت مختلف نحوه و چگونگی انجام کار را. با توجه به سه زمان اصلی و چهار حالت هر یک، می توان گفت که در انگلیسی12 زمان به طریق زیر وجود دارد:
زمان هاي آینده
آینده ساده (مستقبل ساده)
آینده استمراری
آینده کامل
آینده کامل استمراری
زمان هاي گذشته
گذشته ساده (ماضی ساده)
گذشته استمراری
گذشته کامل (ماضی بعید)
گذشته کامل استمراری
زمان هاي حال
حال ساده (مضارع)
حال استمراری
حال کامل (ماضی نقلی)
حال کامل استمراری
زمان حال ساده
Simple Present Tense
طرز ساختن:
شكل ساده فعل (مصدر بدون to) + فاعل
تبصره_ در سوم شخص مفرد فعل s یا es می گیرد.
موارد استعمال:
1- برای کارهای عادی و تکراری.در این حالت یکی از قیود تکرار مانند often، never و غیره بین فاعل و فعل اصلی جمله قرار می گیرد:
I usually go to school at 8 o'clock.
2- برای کارهای تغییر ناپذیر و حقیقی:
The earth moves round the sun.
3- برای کارهای عادی ولی تغییر پذیر:
He has a lot of friends.
4- برای کارهایی که در زمان آینده نزدیک به طور قطع صورت می گیرد:
My friend leaves
5- افعالی که مربوط به هوش و حواس بوده و یا غیر ارادی باشند با زمان حال بیان می شوند.پاره ای ازاین افعال عبارتند از:
understand, know, notice, mean, want, believe, refuse, have, process, forget, remember, be, wish, consider, forgive, seem, think, imagine, see, hear, feel, smell, taste, suppose, trust, etc.
6- برای وقایع تاریخی که در گذشته اتفاق افتاده و گوینده بخواهد آن را برای شنوندگان با اهمیت خاصی بیان کند.
7- برای بیان استعداد و توانایی از زمان حال ساده استفاده می شود:
He solves difficult problems.
8 - بعد از حروف ربط زیر اگر فعلی به آینده دلالت کند به جای آینده از حال ساده استفاده می کنند:
After, before, since, as soon as, until, till, as, if, unless, when, whenever
مانند:
He will begin his new jobs as soon as he returns home.
زمان حال استمراری
Present Continuous Tense
طرز ساختن:
شكل ing دار فعل اصلي am /are/is + +فاعل
موارد استعمال:
1- بیان کارهایی که در لحظه صحبت ناتمام و در حال ادامه است.در این مورد قیدهایی مانند now, at present, for the time being و غیره همراه است:
He is speaking French now.
2- بیان کارهایی که هنوز پایان نیافته و برای مدتی ادامه خواهد داشت:
We are studying English these days.
3- بیان کارهایی که به صورت عادتی تازه درآمده و احتمالاً زیاد دوان نخواهد داشت:
He is going for a walk once a week.
4- بیان کارهایی که در آینده نزدیک صورت می گیرد.در این مورد ذکر قید زمان آینده ضروری است:
They are leaving for
5- افعالی که تحت کنترل بشر نیست و غیر ارادی است در زمان حال استمراری کمتر کاربرد دارد و به جای آن زمان حال ساده به کار می رود:
I forget his name.
یادآوری_ در مورد فوق اگر جنبه و معنی ارادی مورد نظر بود زمان حال استمراری (زمان های استمراری) می توان به کار برد:
(فعل see ارادی است)
I see he has written the matter.
به موضوع رسیدگی می کنم(فعل ارادی است)
I am seeing to the matter.
زمان حال کامل (ماضی نقلی)
Present Perfect Tense
طرز ساختن:
اسم مفعول (قسمت سوم فعل اصلي) + have / has + فاعل
موارد استعمال:
1- کاری که در زمان گذشته نامعلوم انجام گرفته است:
He has seen this film.
2- کاری که در گذسته نزدیک انجام گرفته است.در این مورد معمولاً قید just بین فعل معین و اسم مفعول فعل قرار می گیرد:
He has just begun the work.
3- کاری در گرشته به کرات تکرار شده است:
I have read this novel many times.
4- کاری که در گذشته انجام گرفته و اثر آن تا به حال باقی است.در این مورد معمولاً یکی از حروف اضافه since یا for به کار برده می شود:
We have studied English since 1970.
تبصره1_ در مورد فوق گاهی یکی از فعل های زیر به کار برده می شود:
never, ever, always, recently, lately
He has recently been in
تبصره2_to be to در ماضی نقلی به معنی رفتن و از جایی دیدن کردن و to be in به معنی اقامت کردن است:
از اصفهان دیدن کرده اند.
They have been to
زمان حال کامل استمراری
Present Perfect Continuous Tense
طرز ساختن:
فعل با ing+ |
+ been |
have |
+ فاعل |
has |
موارد استعمال:
1- کارهایی که در گذشته آغاز شده و ادامه یافته و تا زمان حال رسیده و ممکن است در آینده نیز ادامه یابد:
He has been reading this novel since yesterday afternoon.
2- گاهی عملی از گذشته آغاز شده و ادامه یافته و به زمان حال می رسد ولی در زمان حال قطع می شود:
I have been written a letter for half an hour.
3- بیان کارهایی که در گذشته ادامه داشته در ضمن بین زمان مورد نظر منقضی نشده است:
We have been doing our homework all this afternoon.
زمان گذشته ساده یا ماضی مطلق Simple Past tense
طرز ساختن:
زمان گذشته فعل (قسمت دوم) |
+فاعل |
موارد استعمال:
1- کارهایی که در گدشته معینی انجام گرفته و در این مورد قیدهایی نظیر ago, last night, yesterday و نظایر آنها با جمله همراه است:
I finished my work two hours ago.
2- کارهایی که در گذشته به صورت عادت و تکرار انجام گرفته و اغلب با یکی از قیدهای تکرار همراه است:
When I was in
تبصره_ ممکن است به جای قید و زمان گذشته فعل از ترکیب (مصدر+ used to ) استفاده کرد.این عمل غالباً برای کارهایی است که در گذشته عادت بوده ولی اکنون متروک است:
I used to play football when I was 16 years old.
3- بعد از حرف ربط unless , if و سایر ادوات شرط برای بیان شرط حال(فرض حال)،زمان گذشته به کار می رود:
If I saw him, I should tell him the matter.
زمان گذشته استمراری (ماضی استمراری)
Past Continuous Tense
طرز ساختن:
فعل با ing + |
was |
+ فاعل |
were |
موارد استعمال:
1- کاری که در گذشته ادامه داشته
جمـــلات شرطي ( قسمت اول )
جملات شرطي جملاتي هستند كه انجام كاري را مشروط به انجام كار ديگري مي كنند . مانند " اگــــر درس بخواني ، قبول مي شوي " . بطوريكه در اين مثال ملاحظه مي شود قبول شدن مشـــــــروط به درس خواندن مي باشد .
هر جمله شرطي از دو قسمت تشكيل مي شود . 1- قضيه ي شرطي 2- جواب شرط
قضيه ي شرطي بخشي از جمله است كه همراه if بكار ميرود و مطلبي بطور مشـــروط در آن عنوان مي شود .
جواب شرط بخشي از جمله ي شرطي است كه در پاسخ جمله ي شرطي ايراد مي شود .
انواع جمـــــلات شرطي
جملات شرطي به سه دسته تقسيم مي شوند :
جملات شرطي دسته ي اول ( آينده ي ممكن )
جملات شرطي دسته ي دوم ( حال غير واقعي )
جملات شرطي دسته سوم ( گذشته ي غير ممكن )
جملات شرطي دسته ي اول ( آينده ي ممكن )
در اين دسته از جملات شرطي كه بر زمان حال و آينده دلالت دارند ، احتمال انجام و يا عدم انجام كار به يك اندازه ي مساوي است . در اين نوع از جملات شرطي قضيه شرطي با زمان حال ساده و جواب شرط با زمان آينده ساده ساخته مي شود .
زمان آينده ي ساده , زمان حال ساده If
If you go there , you will see him .
تذكر1 : در جملات شرطي قضيه ي شرطي بوسيله ي كاما از جواب ( نتيجه ) شرط مجزا مي شود .
تذكر2 : در جملات شرطي مي توان جاي دو قسمت را جابجا كرد يعني جواب ( نتيجه ) شرط را در اول جمله و قضيه ي شرطي را بعد از آن بكار برد كه در اين حالت به كاما نيازي نيست .
زمان حال ساده if زمان آينده ي ساده
You will see him if you go there .
تذكر3 : در جملات شرطي دسته ي اول مي توان بجاي will از افعال ناقص can-may-should و …
استفاده كرد .
زير گزينه ي درست خط بكشيد .
1.If you don’t practice , you ……………. learn English.
a.can b.won’t c.will d.may
2.If he ……………. hard , he will get a good mark .
a.study b.studied c.studies d.will study
Good Luck_M.Davari
جملات شرطـــــــــي ( قسمت دوم )
جملات شرطي دسته ي دوم ( حال غير واقعي )
در اين دسته از جملات شــرطي كه مجازأ بر زمان گذشته و واقعأ بر زمان حال و آينده دلالت دارند ، احتمال عدم وقوع فعل بيشتر از احتمال وقوع آن است . در اينگونه از جملات قضيه ي شرطي با زمان گذشته ي ســـــاده و جواب شــــــرط ( نتيجه ي شرط ) با زمـــــان آينده در گذشته ي ســــــاده
( شكل ساده ي فعل + would ) ساخته مي شود .
زمان آينده در گذشته ي ساده , زمان گذشته ي ساده If
If you went there , you would see him .
تذكر1 : در جملات شـرطي دسته دوم مي توان بجاي would از افعال ناقص could-should-might نيز استفاده كرد .
تذكر2 : در اين نوع از جملات شرطي نيز مي توان نتيجه ي شرط را در ابتداي جمله و قضيه ي شرطي را پس ار آن بكار برد كه در اين صورت نيازي به كاما نخواهد بود .
زمان گذشته ي ساده if زمان آينده در گذشته ي ساده
You would see him if you went there .
تذكر3 : در جملات شرطي نوع دوم در قضيه ي شرطي فعل to be معمولأ براي تمام اشخاص were بكار مي رود .
If I were a rich man , I could buy a new car .
If he were you , he wouldn’t go there .
نمونه سوال
گزينه ي درست را انتخاب كنيد .
1.I would show them the picture if they …………… busy.
a.don’t b.didn’t c.aren’t d.weren’t
2.If they were here , I ……………. dinner for them .
a.will cook b.cook c.would cook d.cooked
3.If Ali …………… you live here , he might come to see you .
a.knows b.knew c.will know d.would know
4.If I sold my car , I ……………. much money for it .
a.got b.get c.would get d.will get
5.If he …………. eat too much , he wouldn’t be so fat .
a.didn’t b.doesn’t c.wasn’t d.won’t
شكل صحيح افعال داخل پرانتز را در نقطه چين بنويسيد .
1.If you weren’t in a hurry , I ……………….. ( show ) you the picture.
2.He could pass the exam if he ………………. ( try ) hard .
3.If I ……………. ( have ) a lot of money , I would help poor people.
4.What would happen if her mother ……………. ( be ) not in the kitchen ?
5.If they watched TV , they could …………….. ( see ) him in it .
در انگليسي گاهي بعضي از افعال با يك يا چند حرف اضافه تركيب شده و افعال جديدي را بوجود مـي آورند .
نگاه كردن |
look |
چرخيدن |
turn |
مراقب بودن |
look after |
روشن كردن |
turn on |
جستجو كردن |
look for |
خاموش كردن |
turn off |
چشم براه بودن |
look forward |
زياد كردن |
turn up |
همانگونه كه بيان شد افعال دو كلمه اي از يك فعل اصلي و يك يا چند حرف اضافه تشــكيل مي شوند كه به دو دسته ي افعال دو كلمه اي جداشدني و افعال دو كلمه اي جدانشدني تقسيم مــــــــي شوند.
چنانچه افعال دو كلمه اي شرايط زير را داشته باشند ، مي توان آنها را از يكديگر جدا كرد .
الف) متعدي باشند يعني بعد از آنها مفعول بكار رفته باشد .
put on ( لباس پوشيدن ) - turn down ( خاموش كردن) _ call up ( تلفن زدن )
ب) حرف اضافه ي آنها يكي از حروف اضافه ي over-back-down-up-out-in-off-on باشد .
تذكر: در اينگونه از افعـال دو كلمه اي چنانچه مفعول بصورت اسم باشد آنرا مي توان هم پس از حرف اضافه وهم قبل از حرف اضافه بكـار برد ولي اگر مفعول بشكل ضمير مفعولي باشد ، حتماً مي بايست آنرا قبل از حرف اضافه بكار برد .
He is putting on his shoes.
He is putting his shoes on.
He is putting them on.
الف )چنانچه افعال دو كلمه اي لازم باشند كه در اين صورت بعد از آنها مفعول بكار نمي رود .
get up ( بيدار شدن) – come back ( برگشتن ) -
ب ) يا اينكه حرف اضافه ي متعاقب فعـل ، غير از حروف اضافه ي فوق باشد كه در اينصورت فعل و حرف اضافه ي آن بهيچ وجه جدا نمي شوند و در اين حـالت مفعول چه بشكل اسم و چه بشكل ضمير بعد از حرف اضافه قرار مي گيرد .
He is looking for his son.
He is looking for him.
گزينه ي درست را انتخاب كنيد.
1.He puts ……………. His best coat to go to a dinner party.
a.in b.by c.on d.off
2.I want to …………… now.
a.turn it on b.turn on it c.turn the radio on d.b and c
3.Your shoes are dirty.Please …………… them …………… .
a.put-on b.turn-of c.take-off d.pick-up
4.Have you given back the book?Yes , I have …………… .
a.given it back b.given back it c.given the book back d.all
5.Is he looking for his son? Yes , he is …………….. .
a.looking for him b.looking him for c.looking his son for d.all
عبارت اسمي Noun Clause
يك عبارت اسمي مجموعه اي از كلمات است كه بجاي يك اسم در جمله بكار مي رود .يك عبارت اسمي با كلماتي نظيرwho – whom – what – where – when – whose – why و ...... آغاز مي شود كه به آنها كلمات ربط
( قيود ربط ) گفته مي شود .
I don't know where Bob went last night. بقيه جمله + فعل + فاعل + كلمه ربط
عبارات اسمي مي توانند در نقش فاعل يا مفعول جمله بكار روند .
به جاي مفعول |
به جاي فاعل |
I don't know the answer. I don't know what the answer is . |
His house is beautiful. Where he lives is beautiful. |
I know him. I know whom he is. |
Her speech was very good. What she said was very good. |
چنانچه در مثالهاي بالا دقت شود ترتيب قرار گرفتن كلمات در عبارات اسمي همانند جملات مثبت خبري است يعني بعد از كلمات ربط ابتدا فاعل و سپس فعل بكار مي رود .
تذكر : در پاره اي موارد كلمات ربط بجاي فاعل قرار مي گيرند كه در اين صورت بعد از آنها فعل بكار مي رود .
I know Ali borrowed my book.
I know who borrowed my book .
يادآوري : فقط سه كلمه ربط who – what و which و نيز مشتقات آنها مي توانند چنين حالتي داشته باشند يعني بجاي فاعل بكار روند .
تذكر: تفاوت who و whom در اين است كه who حالت فاعلي دارد يعني جايگزين فاعل مي شود بنابراين بعد از آن فعل بكار ميرود در صورتيكه whom حالت مفعولي دارد و بجاي مفعول مي نشيند و بعد از آن فاعل بكار ميرود .
I know who saw you . من مي شناسم كسي كه شما را ديد .
I know whom you saw.من مي شناسم كسي را كه شما ديديد .
يادآوري : در انگليسي محاوره اي مي توان بجاي whom از who استفاده كرد . ولي در انگليسي رسمي به همان صورتي كه در بالا بيان شد بكار مي روند.
She knows who(m) they met.
يادآوري : در سال اول دبيرستان با عباراتي آشنا شديد كه با كلمه ي that شروع مي شدند كه مي توان آنها را با كلمات ربط تغيير داد .
_ I know that Ali is a good student . I know who is a student.
_ I know that they are going to school. I know where they are going
مــــاضي بعيـد ( گذشته ي كامل )
ماضي بعيد به عملي اشاره مي كند كه در گذشته قبل از عمل ديگري انجام شده باشد .
بقيه ي جمله + اسم مفعول + had + فاعل = ماضي بعيد
تذكر : ماضي بعيد بندرت به تنهايي بكار مي رود و اغلب بوسيله ي كلمات ربط نظير before -after
because – when و … با گذشته ي ساده طبق الگوي زير همراه است .
گذشته ي ساده + before + ماضي بعید |
گذشته ي ساده + when + ماضي بعيد |
ماضي بعيد + because + گذشته ي ساده |
ماضي بعيد + after + گذشته ي ساده |
- Ali had eaten a sandwich before he went to bed .
- I had finished my work when you came .
- She was tired because he had walked for 5 hours .
- They ate lunch after she had left home .
يادآوري : مي توان الگوهاي فوق را بشـكل الگوي زير تغيير داد كه در اين حـالت دو جمله بوسـيله يك كاما از يكديگر جدا مي شوند .
ماضي بعيد + , + گذشته ي ساده + Before
- Before Ali went to bed , he had eaten a sandwich .
زير گزينه ي درست خط بكشيد .
1.He …………… early because he had finished his work.
a.leave b.leaves c.left d.leaving
2.John had learned Persion before he …………….to
a.come b.coming c.comes d.came
3.I had …………… English .
a.practice b.practiced c.practicing d.practices
4.They …………….. there before you met him.
a.live b.had lived c.lived d.have lived
5…………… she cleaned the room before they arrived?
a.Had b.Does c.has d.Did
6.You answered the questions because you …………… very hard.
a.studied b.have studied c.study d.had studied
شكل صحيح افعال داخل پرانتز را در نقطه چين بنويسيد .
1.They……………….. ( eat ) their dinner before you came.
2.He was tired because he ………………… ( work ) on the farm.
3.I had done my homework before you ………………… ( telephone ) me.
4.You had …………….. ( buy ) the tickets.
ضمــــاير موصولــــــي
چنانچه كلماتي چون which-who-whom و … بعد از يك اسم و در داخــل جمله قرار گيرند همگي به معناي ( كه ) مي باشند و ضمير موصولي محسوب مي شوند . در واقع ضمـــاير موصولي متصل كننده دو جمله مي باشند بطوريكه يكي از جملات ، توصيف كننده ي اسم جمله ي ديگر مي باشد.
The man teaches English. He came by bus.
The man who came by bus teaches English.
جمله ي وصفي
تذكر: به جمله اي كه بعد از اسم مي آيد و آن را توصيف مي كند ، جمله ي وصفي مي گويند .
ضماير موصولي who _ whom
who و whom براي انسان بكار مي روند يعني اسمــي كه قبل از آنها مي آيد ، اشاره به انسان دارد با اين تفاوت كه who حالت فاعلي دارد ( جانشين اسم مي شود ) بنابراين بعد از آن فعل بكـــــار مي رود . در حاليكه whom حالت مفعولي داشته ( جانشين مفعول مي شود ) بنابراين بعد از آن فاعل مي آيد .
فعل + who + اسم ( اشاره به انسان )
فاعل + whom + اسم ( اشاره به انسان )
The man who is walking is my brother.
The man whom you saw there was my brother.
ضمير موصولي Which
Which بــراي اشياء بكار مي رود بدين معني كه اسمــي كه قبـــل از آن قرار مـي گيرد به اشياء يا حيوانات اشاره دارد .
تذكر: which هم حالت فاعلي و هم حالت مفعولي دارد بدين معني كه پس از آن مي توان از فعـل ويا از اسم استفاده كرد .
فعل / فاعل + which + اسم ( اشاره به شيء يا حيوان )
The shirt which he bought is in the room.
He bought the shirt which is in the room.
تذكر: از that مي توان بجاي سه كلمه ي who-whom و which استفاده كرد .
The man that is walking is my brother.
گزينه ي درست را در سوال اول انتخاب كنيد و بجاي نقطه چين در جملات بعدي ضمير موصولي مناسب قرار دهيد .
I am wearing the shoes ………….. my mother gave me.
a.who b.that c.which d.b and c
_The shirt ………………. he bought is very nice.
_The men ……………. were invited came by bus.
_The girl …………….. you saw is a nurse.
حـــــروف تعريف
در انگليسـي به دو كلمه ي a و an حروف تعريف نامعين و به كلمه ي the حرف تعريف معين گويند.
كاربرد حروف تعريف نامعين ( a – an )
1-چنانچه اسمــي از نظر شنونده نامشخص باشد قبل از آن اسم حرف تعريف نامعين بكار مي رود.
تذكر1 : حروف تعريف نامعين فقط قبل از اسمهاي قابل شمارش مفرد بكار مي رود .
تذكر2 : an را قبل از اسمهاي مفردي بكار مي بريم كه با يكي از حــروف صدادار ( a –e –i-o –u ) شروع شده باشند . قبل از بقيه ي اسمها a بكار مي رود .
a / book-teacher-radio-man
an / apple-arm-hour-engineer
تذكر3 : اگر بخواهيم اسمي را كه با يك صفت همراه است بشكل نكـــره بيان كنيم ، a يا an را قبل از صفت بكار مي بريم .
2- a يا an عـــلاوه بر اينكه اسم را نكره مي كند ، قبل از نام شغلها بكــار رفته و در اين حالت معني نمي دهند .
He is a doctor. He is an engineer.
كاربرد حرف تعريف معين ( the )
1-چنانچه اسمي از نظر شنونده معلوم و مشخص ( معرفه ) باشد ، قبل از آن اسم حرف تعريف معين بكار مي رود ولي چنانچه اسمي بطور عـام و كلـي در جمله اي مطـرح شود نيازي به حـــرف تعريف نيست .
Books are good friends.
The books which you bought are interesting.
در جمله ي اول كلمــه ي books بطور عام مطرح شده است كه در اينصورت نيازي به the نيست در حاليكه در جمله ي دوم books از نظر شنونده مشخص و معلــوم مي باشد كه اين صورت قبل از آن the بكار رفته است .
تذكر : the بر خلاف a يا an مي تواند قبل از انواع اسمها ، چه مفرد و چه جمع و چه قابل شمارش و چه غير قابل شمارش قرار گيرد .
2-علاوه بر كاربرد كلي فوق كه براي the ذكر شد ، در موارد زير نيز حتمأ از the استفاده مي شود .
a ) قبل از نام اشياء منحصر به فرد جهــان مانند خورشيد ، ماه ، زمين و جهـــات جغرافيايي از the استفاده مي شود .
The sun rises in the east and sets in the west.
b ) چنانچه اسم نكــره اي براي بار دوم يا بيشتر در جمله اي ذكــر شود ، آن اسم بدنبال the بكــار ميرود .
Yesterday I saw a man. The man was crossing the street.
c ) چنانچه بعد از اسمي يكي از ضماير موصولي نظير who-whom-which و … آمده باشد ، قبـل از آن اسم از the استفاده مي شود .
The man who is coming here is Ali's father.
d ) چنانچه دو اسم بوسيله ي حرف اضافه of در حالت اضافه قرار گيرند ، قبـــل از آن دو اسم the بكار مي رود .
This is the door of the classroom.
e ) قبل از صفات عالي از حرف تعريف the استفاده مي شود .
He is the tallest man.
f ) در جملات امري بعد از فعل اصلي اسم همراه the بكار مي رود .
Clean the blackboard , please.
g ) كلماتي مانند صبح ، بعدازظهر ، عصر كه به اجزاء روز مربوط مي شوند هميشه همراه the بكـار مي روند .
the / morning-afternoon-evening
I get up early in the morning.
در موارد زير the بكار نمي رود .
1-قبل از نام قاره ها ، كشورها ، استانها ، شهرها و روستاها
I live in Isfahsn.
2-قبل از اسمهاي خاص مانند : علي ، رضا و …
Do you know Ali?
3-قبل از روزهاي هفته و نام ماههاي سال
We went to Mashad in Mehr.
زير گزينه ي درست خط بكشيد .
1.I took a book. …………. book was about grammar.
a.A b.An c.___ d.The
2.She talked to ………… man who was in the office.
a.the b.a c.an d.___
3.He usually works in ………….. morning and watches TV in ………… evening.
a.the/a b.the/the c.a/the d.a/a
4.She never comes here on …………. Mondays.
a.the b.____ c.a d.an
5.My mother is making tea in …………… kitchen.
a.____ b.a c.an d.the
نكـــــاتي درباره ي no-any-some
some به معني مقداري يا تعدادي صفت مقدار مي باشد و مي تواند قبل از اسمهاي قابل شمارش جـمع و همچنين قبل از اسمهاي غير قابل شمارش بكار رود .
I have some books.
I have some money.
Some
اغلب در جمــلات مثبت بــكار مي رود و معادل آن در جملات منفي و سـوالي كلمه ي any به معني هيچ يا اصــلأ مي باشد . توضيح اينكه any همــانند some مـي تواند هم قبـل از اسمهاي قابــل شمارش جمع و هم قبل از اسمهاي غير قابل شمارش بكار رود .
There are some pens on the table.
There are not any pens on the table.
Are there any pens on the table?
تذكر1 : در جمـــلات منفي مي توانيم تركيب not any را حذف كرده و بجاي آنــــها كلمـه ي no را قـرار دهيم . no نيز همــانند some و any هم قبل از اسمهاي قابــــل شمارش جمـع و هم قبــــل از اسمهاي غير قابل شمارش بكار مي رود .
تذكر2 : no در جملات مثبت بكار مي رود ولي به جمله مفهوم منفي مي بخشد .
There are not any pens on the table.
There are no pens on the table.
I did not drink any milk.
I drank no milk.
يادآوري :كلمات مركبي كه با some – any و no ساخته مي شوند نيزاز قوانين فوق پيروي مي كنند.
somebody – someone - something
anybody – anyone - anything
nobody - no one - nothing
I see somebody in the library.
She didn't eat anything.
You will say nothing.
زير گرينه ي درست خط بكشيد.
1. I didn't see …………….. money in the box .
a.any b.no c.many d.some
2. Do you see ……………. snow on the ground ?
a.no b.many c.any d.some
3. There is …………… water in the glass.
a.no b.some c.little d.a,b and c
4. I didn’t ask …………… to help me.
a.nobody b.somebody c.anybody d.a and c
زمان آينده ي نزديك ( آينده ي قصدي )
از اين زمان براي بيان كارهاي قطعي و معين در زمان آينده ي نزديك استفاده مي شود . در ترجمه اين زمان از عباراتي نظير قصد دارم يا مي خواهم استفاده مي كنيم .
فاعل + am / are / is + going to + شكل ساده فعل اصلي + بقيه جمله
طريقه سوالي و منفي كردن اين زمان
براي سوالي كردن اين زمان فعل to be يعني am – are – is به اول جمله منتقل مي شود . و براي منفي كردن اين زمان بعد از فعل to be كلمه ي not اضافه مي شود .
He is going to play football.
(جمله سوالي) Is he going to play football?
(جمله منفي) He is not going to play football.
يادآوري :
تفاوت اين زمان با آينده ساده در اين است كه در اين زمان از قبل براي انجام كار مورد نظر برنامه ريزي شده است ولي زمان آينده ساده را هنگامي بكار مي بريم كه تصميم جدي يا برنامه قطعي براي انجام كار گرفته نشده است .
- I will study English.
- I am going to study English.
نمونه سوال :
گزينه درست را انتخاب كنيد .
1. I am going to ………………. to the radio.
a. listening b. listened c. listen d. listens
2. They're going ………………. to
a. travel b. traveling c. traveled d. to travel
3. Ali is ……………… to write a letter for his brother.
a. going b. walking c. writing d. reading
4. Are you …………….. to paint the door ?
a. go b. to go c. going d. went
5. Mr Karimi ……………….. not going to study physics.
a. was b. were c. is d. are
در انگليسي اسم مصدر را با اضافه كردن ing به انتهاي شكل ساده فعل بوجود مي آورند . اسم مصدر در جمله همانند اسم عمل مي كند .
smoking – swimming – speaking – watching
موارد استفاده از اسم مصدر به شرح زير مي باشد :
1- به عنوان مبتداي جمله
Learning English is not difficult.
2- به عنوان مفعول جمله كه در اين حالت پس از برخي از افعال بكار ميرود .
I like swimming in the river.
تذكر : افعالي كه پس از آنها مي توان از اسم مصدر استفاده كرد عبارتند از :
avoid – enjoy – finish – imagine – keep – mind – miss – like – stop – mind – dislike
تذكر : پس از برخي از افعال هم مي توان از اسم مصدر و هم از مصدر با to استفاده كرد . تعدادي از اين افعال عبارتند از :
allow – begin – forget – mean – like – prefer – remember – agree
He likes to go / going to the park.
3- پس از حروف اضافه مانند : on – in – at – from – of ) ( از اسم مصدر استفاده مي شود .
I am tired of sitting here.
4- پس از تركيبات زير از اسم مصدر استفاده مي شود .
It's no good – It's no use – can't help – can't stand
It is no good going outside in this rainy day.
يادآوري :اسم مصدر مي تواند به تنهايي يا همراه يك عبارت بكار رود .
Learning is easy.
Learning English is easy.
Learning English at school is easy.
1. I’m tired of ……………… on this chair.
a. sitting b. sit c. sat d. to sit
2. My brother enjoys ……………… in the river.
a. swim b. to swim c. swimming d. swam
3. Is it dangerous to drive on this road?
No, ……………… on this road is not dangerous.
a. drove b. driving c. drive d. drives
كــــــــــاربردهاي It
It در انگليسي كاربردهاي متعددي دارد كه به برخي از آنها در زير اشاره مي شود.
1- اشاره به شي ء مفرد
There is a car in the street. It is blue.
2- اشاره به زمان
It is Monday.
It is 2 o'clock.
3- اشاره به هوا
It is raining. It is cold.
4- اشاره به مسافت
It is 10 Kms from here to
5- اشاره به شخص نامشخص
Who is it on the phone?
بقيه جمله + مصدر با to + صفت + is /was + It
It is easy to learn English.
زير گزينه ي صحيح خط بكشيد.
1. A: How is the weather? B: …………. is cold.
a. That b. This c. It d. There
2. A: What day is today? B: ………… is Saturday.
a. It b. That c. This d. It’s
3. It was easy ………………. in that river.
a. swim b. swimming c. to swim d. swam
4. A: How far is ……………. to your school? B: 200 meters.
a. that b. this c. there d. it
5. A: What is …………… in your hand? B: A pen
a. it b. they c. those d. these
يكي از كاربردهاي it استفاده در فرمول زير مي باشد كه نشان دهنده يك امر كلي و عمومي
مي باشد .
It + is / was + صفت + to مصدر با + بقيه جمله
It is important to learn a foreign language.
It is dangerous to swim in the river.
It was difficult to climb a tall tree.
چنانچه بخواهيد شخص خاصي را مورد نظر قرار دهيد از فرمول زير استفاده مي كنيد .
It + is / was + صفت + ( for + ( مفعول + to مصدر با + بقيه جمله
It is necessary for you to come on time.
It was easy for Ali to speak English.
مي توان جملات فوق را بشكل زير تغيير داد .
It is dangerous to drive carelessly.
Driving carelessly is dangerous.
It is forbidden to smoke in this room.
Smoking in this room is forbidden.
نمونه سوال
1. It is necessary ………………… early to class.
a. come b. to come c. coming d. came
2. It was necessary ……………………. polite.
a. for him to be b. for to be him c. him to before d. to be for him
3. It is forbidden ……………… in this bus.
a. smoke b. smoking c. to smoke d. smoked
4. It is useful for ……………………. to walk in the park.
a. she b. her c. hers d. she's
5. ………………… for a long time made him tired.
a. Work b. Worked c. Working d. Works
6. Is it difficult to learn English?
No, ……………….. English is easy.
a. to learn b. learned c. learns d. learning
محوطه (سایت) چیچن ایتزا شامل چندین ساختمان سنگی است که قبلاا به عنوان قصر، معبد، حمام، مغازه و ... به کار میرفته اند. مطرح ترین قسمت های آن عبارتند از
* El Castillo (قلعه)
o مهمترین اثر این مجموعه، El Castillo ( به معنای قلعه در اسپانیولی) است که عبارتست از هرمی پلکانی که از هر چهار طرف دارای پلههایی تا بالای هرم است. این معبد، متعلق به خدای آسمان بوده است.
این شهر در حدود سال ۱۴۵۰ میلادی ساختهشده و صدها سال پیش در زمان فتح اینکاها توسط اسپانیاییها متروک شدهاست. برای قرنها فراموش شدهبود و به جز عدهای از مردم محلی کسی از آن نامی به خاطر نداشته است. این اثر در سال ۱۹۱۱ میلادی توسط هیرام بینگهام، تاریخشناس آمریکایی به جهانیان معرفیشد. پس از آن، ماچو پیچو به یکی از مناطق جذب توریست تبدیل شد و در سال ۱۹۸۱ میلادی در فهرست آثار کشور پرو و در سال ۱۹۸۳ میلادی در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. این اثر هم اکنون به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید شناخته میشود.
ماچو پیچو بهعنوان میراث جهانی یونسکو در سال ۱۹۸۳ میلادی به ثبت رسید. و این منطقه «یک شاهکار خالص معماری و نشانهای منحصر به فرد از تمدن اینکاها» نامیده شد. این اثر هم اکنون به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید شناخته میشود.
حدود کشور نَبَطیها از ساحل شهر عسقلان در غرب فلسطین و در امتداد صحرای شام در سمت مشرق ادامه مییافت. شهر پترا حلقهٔ اتصال بین تمدن سرزمین میانرودان (یا بینالنهرین) و سرزمین شام و شبهجزیره عربستان و مصر بودهاست. این شهر که پایتخت کشور نَبَطیها بود توانستهبود کنترل و زمام راههای تجارتی مناطق اطراف خود بدست گیرد، کاروانهای تجارتی از جنوب شبهجزیره عربستان و غزه و عسقلان و صور و دمشق از راه پترا پایتخت کشور نَبَطیها میگذشتهاند و این شهر از رونق خاصی برخوردار بودهاند.
پایان حکومت نَبَطیها
پایان حکومت نَبَطیها و خرابی پایتخت شهر پترا بدست رومیان در سال ۱۰۵ میلادی بودهاست، قشون رومیان در سال ۱۰۵ میلادی سرزمین نَبَطیها را محاصره میکنند وآب را به روی ساکنان شهر میبندند و سرانجام بعد از مدتی آن شهر را اشغال میکنند و به حکومت نَبَطیها خاتمه میدهند.
بیرون آمدن پترا از دست رومیان
با عرض سلام
کسانی که می خواهند شیمی اول تا چهارم دبیرستان را با انیمیشن یادبگیرند می توانند با کلیک بر روی لینک انیمیشن به صفحه ی مختص به انیمیشن بروند و شیمی را بهتر یاد بگیرند....
بعد از اینکه انیمیشن را دید و لذت بردید به دبیران و دوستان خود وبلاگم را معرفی کنید. با تشکر
پیام ملکی
سلام
من این کتاب الکترونی با محتوای جملات و لغات پر کار برد انگلیسی به فارسی را برای افزایش لغات شما کاربران و دوستان عزیز قرار داده ام با کلیک بر روی لینک دانلود شما میتوانید آنرا دانلود کنید.
با تشکر
In harmony with the rebirth of nature, the Iranian New Year Celebration, or NOROOZ, always begins on the first day of spring. Nowruz ceremonies are symbolic representations of two ancient concepts - the End and the Rebirth; or Good and Evil. A few weeks before the New Year, Iranians clean and rearrange their homes. They make new clothes, bake pastries and germinate seeds as sign of renewal. The ceremonial cloth is set up in each household. Troubadours, referred to as Haji Firuz, disguise themselves with makeup and wear brightly colored outfits of satin. These Haji Firuz, singing and dancing, parade as a carnival through the streets with tambourines, kettle drums, and trumpets to spread good cheer and the news of the coming new year.
The origins of NoRuz are unknown, but they go back several thousand years predating the Achaemenian Dynasty. The ancient Iranians had a festival called “Farvardgan” which lasted ten days, and took place at the end of the solar year. It appears that this was a festival of sorrow and mourning, signifying the end of life while the festival of NoRuz, at the beginning of spring signified rebirth, and was a time of great joy and celebration.
The other ancient symbolic representation of NoRuz is based around the idea of the triumph of good over evil. According to the Shah-nameh (The Book of Kings), the national Iranian epic by Ferdowsi, NoRuz came into being during the reign of the mythical King Jamshid; when he defeated the evil demons (divs) seizing their treasures, becoming master of everything but the heavens and bringing prosperity to his people. To reach the heavens, Jamshid ordered a throne to be built with the jewels he had captured. He then sat on the throne and commanded the demons to lift him up into the sky. When the sun’s rays hit the throne, the sky was illuminated with a multitude of colours. The people were amazed at the King’s power and they showered him with even more jewels and treasures. This day of great celebration was named NoRuz, and was recognised as the first day of the year.
Last Wednesday of the year (Chahar Shanbeh Suri) : On the eve of last Wednesday of the year, literally the eve of Red Wednesday or the eve of celebration, bonfires are lit in public places with the help of fire and light, it is hoped for enlightenment and happiness throughout the coming year. People leap over the flames, shouting:
Give me your beautiful red color And take back my sickly pallor!
With the help of fire and light symbols of good, we hope to see our way through this unlucky night - the end of the year- to the arrival of springs longer days. Traditionally, it is believed that the living were visited by the spirits of their ancestors on the last day of the year. Many people specially children, wrap themselves in shrouds symbolically reenacting the visits. By the light of the bonfire, they run through the streets banging on pots and pans with spoons called Gashog-Zani to beat out the last unlucky Wednesday of the year, while they knock on doors to ask for treats. Indeed, Halloween is a Celtic variation of this night.
In order to make wishes come true, it is customary to prepare special foods and distribute them on this night. Noodle Soup a filled Persian delight, and mixture of seven dried nuts and fruits, pistachios, roasted chic peas, almond, hazelnuts, figs, apricots, and raisins.
This is another ritual in which someone makes a wish and stands at the corner of an intersection , or on a terrace or behind a wall. That person will know his fortune when he overhears conversation of a passerby.
درس اول :
تبدیل حال به گذشته
1. He can go there now. (Before)
He could go there before.
2. Ali can see them tonight.(last night)
Ali could see them last night.
3. I can go now.(can, could)
4. They could go there before.(can, could
5. I was sick. I could not go to school.(can not, could not)
نشانه های گ اولذشته:
1. Yesterday
2. Before
3. Last…..
4. Ago
5. Did
6. Was
7. were
He could swim very well.
Could he swim very well?
No he could not.
Yes he could.
گذشته..........حال
Must……had to
Have to and has to…….had to
مثال: با توجه به جملات داده شده و کلمه ي داخل پرانتزجاي خالي را پر كنيد.
1. He must go home now.(before)
………………...........................
2. I have to go home tonight (last night)
……………………………………….
3. Ali has to go home today.(yesterday)
………………………………………
4. I was sick. I…… see the doctor.
(Can, must, have to, had to)
نکته : براي منفی کردن جملاتی كه had to دارند باید از didn’t استفاده شود و براي سوالی کردن باید از فعل كمكي did استفاده شود.
نکته: براي منفي کردن جملاتي كه have to وhas to دارند باید ازdon’t وdoesn’t و براي سوالي كردن بايد از do و does استفاده شود.
He must go there .
He must not go there.
Must he go there?
بقیه جمله + قسمت اصل فعل+ (can , could,must,have to,has to,had to)
He can ………English well.
A) Speak b) speaking c) spoke d) to speak
گرام درس دوم
کاربرد It :
1.it براي بیان اشیا به كار مي رود.
مثال:What is it? It is a book.
2.It براي وقت و زمان به كار مي رود.
مثال: What time is it? It is 5 o, clock.
3.It در مکالمات تلفني به كار مي رود.
مثال:Who is it on the phone? It is me.
4.It براي بیان وضعیت آب و هوا به كار مي رود.
مثال : How is the weather? It is hot.
5.It براي بیان مسافت به كار مي رود.
مثال :how far is it? It is quite far.
6.فرمول...........+ مصدر با to+صفت+ It+(is, was)
مثال :It is easy to learn English.
.........+فعل اصلی++should فاعل
He should study hard.
He should not study hard.
Should he study hard?
Yes he should.
No he should not.
مثال:He has a cold. He should stay in bed.
And He should drink some water.
گرامر درس سوم و چهارم
صفت تفضيلي= Er +صفت ساده يك سیلابی كه به y ختم مي شود
مثال: بلند تر tall+er=taller
درازتر Long+er=longer
چاقترfat+er=fatter
صفت عالی= Est +صفت ساده يك سیلابی و دو سیلابی كه به y ختم مي شود
مثال: كوتاه ترين short+est=shortest
زیبا ترين Pretty+est=prettiest
نشانه صفت تفضيلي حرف than است.
نشانه هاي صفت عالي the,of all,in…. است.
مثال:1.This man is …….than that man.(tall)
2.This man is the….of all.(fat)
3.This student is the…….student in the classroom.(short)
+ As صفت ساده مشترك+ as
+asصفت ساده مشترك+as+ (am,is,are,was,were) + فاعل
is tall.(as….as) 1.This man is tall.That man
……………………………………………
2.This ruler is long.That ruler is long.(as….as)
………………………………………………..
صفت تفضيلي=صفت ساده چند سيلابي More+
مثال : more+beautiful=more beautiful
More+expensive=more expensive
صفت عالي=صفت ساده چند سيلابي+The most
مثال:The most+expensive=The most expensive
The most+beautiful=The most beautiful
سوال: با توجّه به گرامر بالا پاسخ دهيد.
1. This garden is………….than that garden.(beautiful)
2. This garden is the……………of all.(beautiful)
گرامر درس پنجم و ششم
ساختار جمله انگلیسی :
قيد زمان+قيد مكان+قيد حالت+مفعول+فعل اصلی+فعل كمكي+فاعل
مثالی در رابطه با گرامر بالا:
I am studying English carefully in my room now.
کاربرد صفت : 1)بعد از افعال to Be مي آید.2)قبل از اسم مي آید.
قيد های تکرار: (ALWAYS,USUALLY,NEVER,OFTEN,SOMETIMES)
مثال : I am always late. I always come late.
نکته : قيد های تکرار همیشه بعد از افعال to be و قبل از فعل مي آیند.
فرمول1 )?))سوال کوتاه منفی+جمله مثبت((
مثال :
(1)He is a student, is not he?
سوال : با توجه به گرامر بالا به سوالات زير پاسخ دهید.
(1)He goes to school every day,………………..?
(2)Mina studied English last night,………………..?
(3)Ali has a ball,…………………………?
نکات:
1.اگر جمله مثبت باشد سوال کوتاه باید منفی باشد.
2.هر گاه جمله داراي يكي از افعال ((can,must,will,shallو......باشد يكي از این افعال كمكي را منفی مي كنيم و سپس سوالی مي كنيم.
3.در سوال كوتاه حتما بايد از ضمير فاعلي استفاده كنيم.
4.اگر جمله داراي يكي از افعال كمكي ذکر نباشد بايد براي زمان حال ساده don’t وdoesn’t استفاده كنيم.
5.اگر جمله فعل كمكي نداشته باشد وآن جمله گذشته باشد بايد از فعل كمكي منفی didn’t استفاده كنيم.
نشانه های حال ساده :
1- قيد زمان EVERY+2- قسمت اوّل فعل 3- قيد های تکرار.
فرمول(2)(( ?سوال كوتاه مثبت + جمله منفی))
مثال:1.He hasn’t a book, has he?
نکته :در فرمول 2 بايد قيد منفی NOT را از فعل های كمكي منفی حذف كنيم و سپس آنرا
سوالی كنيم.و در سوال حتما بايد از ضمير فاعلي استفاده كنيم.
گرامر درس هفتم
قضیه اسمي : يا قضیه ((THAT
جمله+that +فعل اصلی+فاعل
مثال در رابطه با گرامر بالا:
I think that Ali is a teacher
نکته : چون كه قضیه ي اسمي; قضيه that بعد از فعل اصلی قرار مي گيرد ودر جایگاه مفعول مي نشيند پس نقش مفعولي دارد.
گرامر درس هشتم :
حال ساده مجهول..........................حال ساده معلوم
مفعول+قسمت سوم فعل+( (am,is.are+فاعل
مثال : Ali washes the car. The car is washed by Ali.
گذشته ساده مجهول.............................گذشته ساده معلوم
قسمت سوم فعل Was, were+
مثال : Mina studied English . English was studied by Mina.
آینده ساده مجهول....................................آینده سده معلوم
مثال : He will teach English . English will be taught by him.
طریقه ي مجهول کردن جملات :
1.ابتدا اجزای جمله را مشخص مي كنيم.
2.مفعول را به اوّل جمله مي آوریم.
3. با توجّه به زمان جمله بايد مجهول آنرا بنویسیم.
4.اگر بخواهیم فاعل ذکر كنيم بايد آنرا بعد از حرف اضافه by بیاوریم.
5.اگر فاعل ضمیر فاعلي باشد بايد آنرا به ضمير مفعولي تبديل كنيم.
درس نهم :
حال كامل (ماضي نقلي)
.................+قسمت سوم فعل+have , has+فاعل
مثال :
1. I have studied English for two hours.
2. She has taught English since 1995.
نشانه هاي ماضي نقلي :
1.for براي نشان دادن طول يك دوره ي عمل به كار مي رود مثال بالا1
2.since براي نشان دادن آغاز و شروع يك عمل به كار مي رود مثال بالا2
نكته مهم :
ماضي نقلي + +because حال ساده
مثال :I am tired because I have worked a lot.
این فیلم به شما نشان می دهد چگونه با دیگران دوست شوید........
عشق يعني پاک بودن در فساد / آب ماندن در دماي انجماد . . .
.
.
.
در شادي من شريک باش اي ساعت / در فکر لباس شيک باش اي ساعت
تعجيل بکن ، دلم برايش تنگ است / کم عاشق تيک و تاک باش اي ساعت . . .
.
.
.
کل اسم هاي تو موبايلم رو به اسم تو تغيير دادم
حالا هرروز بهم زنگ ميزني
يکبار هم نه ، چند بار ، تازه تغيير صداهم ميدي
من که ميدونم تو هم دلت تنگ منه . . .
.
.
.
هميشه در رياضيات ضعيف بودم
سالهاست دارم حساب ميکنم چگونه من بعلاوه ي تو ، شد فقط من . . .
.
.
.
تو که با ديگرانت بود ميلي / چرا يادت مرا بشکست خيلي ؟
مگر قصدت پريشاني ما بود / که عشق ما نشد مجنون و ليلي . . . ؟
.
.
.
با اينکه ازم دوري اما هر وقت دستمو ميزارم رو قلبم ، ميبينم سر جاتي !
.
.
.
باران که مي بارد همه چيز تازه مي شود
حتي داغ نبودنِ تو . . .
.
.
.
اگر تنهايي ام چشم مرا بست / اگر دل از تنم افتاد و بشکست
فداي قلب پاک آن عزيزي / که در هر جا که باشد ياد ما هست . . .
.
.
.
قدِ تو به عشق نميرسيد
غرورم را زير پايت گذاشتم تا برسد ، اما باز هم نرسيد . . .
.
.
.
گـفـت : بـگـو ضـمـايـر را
گـفـتـم : مــَن مـَن مـَن مــَن مَــن مــَن
گـفـت:فــقـط مــن ؟
گـفـتـم: بـقـيـه رفـتـه انـــد . . .
.
.
.
دگر درد دلم درمان ندارد / مسير عاشقي پايان ندارد
مرا در چشم خود آواره کردي / نگاهت دور برگردان ندارد . . .
.
.
.
رشته ي محبت را بايد به ضريح دلي بست که خيال کوچ کردن نداشته باشد . . .
.
.
.
دلم درد مي کند
انگار
خام بودند
خيال هايي که به خوردم داده بودي . . .
.
.
.
يارم از بهر فراقت به کجا سر بزنم / شوق ديدار تو دارم ، به کجا پر بزنم . . . ؟
.
.
.
امان از اين بوي پاييزي و آسمان ابري ، که آدم نه خودش ميداند دردش چيست
و نه هيچ کس ديگر ، فقط ميداند که هرچه هوا سردتر ميشود ، دلش آغوش گرم ميخواهد .
.
.
.
نيمه ي گمشده ام نيستي که با نيمه ي ديگر به جستجويت برخيزم
تو تمام گمشده ي مني . . .
.
.
.
شايد با هم بودن سخت تکرار شود
اما به ياد هم بودن را هر لحظه ميتوان تکرار کرد . . . .
.
.
.
بي سر و پايم سر وپايم توباش
مانده ي راهم ره و هادي تو باش
گر برهند عالم و آدم ز من
آبر و عزّت و جاهم تو باش . . .
.
.
.
در دلم حس غريبي ست که يک مرغ مهاجر دارد
و چه اندوه عجيبي ست که در خلوت دل
ياد يک دوست نباشد که تو را غرق تماشا سازد . . .
.
.
.
قلبم تهي ز شوق و رنگ / قلبم را جنگ آب و نهنگ
قلبم تباه ز تاريکي و ننگ / قلبم مرده درآغوش سنگ . . .
.
.
.
پاهايم را که درون آب مي زنم، ماهي ها جمع مي شوند
شايد اين ها هم فهميده اند / عمري “طعمه روزگار”بوده ام . . .
.
.
.
بي تو اما عشق بي معناست ، مي داني؟
دستهايم تا ابد تنهاست ، مي داني؟
آسمانت را مگير از من ، که بعد از تو
آیا تاکنون جدیدترین موبایل و تبلت شیشه ای رو دیده بودید!!!!!!!!!!!!!!!!!
با بیش از هزاران برنامه و امکانات.......................
انسان، از نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تكرار برخی از رویدادهای طبیعی، یعنی تكرار فصول شد. نیاز به محاسبه در دوران كشاورزی ، یعنی نیاز به دانستن زمان كاشت و برداشت، فصل بندی ها و تقویم دهقانی و زراعی را به وجود آورد. نخستین محاسبه فصل ها، بی گمان در همه جوامع با گردش ماه كه تغییر آن آسانتر دیده می شد صورت گرفت. و بالاخره در نتیجه نارسایی ها و ناهماهنگی هایی كه تقویم قمری، با تقویم دهقانی داشت، محاسبه و تنظیم تقویم بر اساس گردش خورشید صورت پذیرفت. سال در نزد ایرانیان از زمانی نسبتا كهن به چهار فصل سه ماهه تقسیم شده و همان طور كه ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است آغاز سال ایرانی از زمان خلقت انسان ( یعنی ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود، وقتی كه آفتاب در نصف النهار ، در نقطه اعتدال ربیعی ، و طالع سرطان بود.
جشن نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر كه منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده ، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.
در خور یادآوری است كه جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز با آن كه جشن را به جمشید منسوب می كند یادآور می شود كه : «آن روز كه روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود».
روایت های اسلامی درباره نوروز
آورده اند كه در زمان حضرت رسول (ص) در نوروز جامی سیمین كه پر از حلوا بود برای پیغمبر هدیه آوردند و آن حضرت پرسید كه این چیست؟ گفتند كه امروز نوروز است. پرسید كه نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان. فرمود: آری، در این روز بود كه خداوند عسكره را زنده كرد. پرسیدند عسكره چیست؟ فرمود عسكره هزاران مردمی بودند كه از ترس مرگ ترك دیار كرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند. سپس آنان را زنده كرد وابرها را فرمود كه به آنان ببارند از این روست كه پاشیدن آب در این روز رسم شده. سپس از آن حلوا تناول كرد و جام را میان اصحاب خود قسمت كرده و گفت كاش هر روزی بر ما نوروز بود.
و نیز حدیثی است از معلی بن خنیس كه گفت: روز نوروز بر حضرت جعفر بن محمد صادق در آمدم گفت آیا این روز را می شناسی؟ گفتم این روزی است كه ایرانیان آن را بزرگ می دارند و به یكدیگر هدیه می دهند. پس حضرت صادق گفت سوگند به خداوند كه این بزرگداشت نوروز به علت امری كهن است كه برایت بازگو می كنم تا آن را دریابی. پس گفت: ای معلی ، روز نوروز روزی است كه خداوند از بندگان خود پیمان گرفت كه او را بپرستند و او را شریك و انبازی نگیرند و به پیامبران و راهنمایان او بگروند. همان روزی است كه آفتاب در آن طلوع كرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شكوفا و درخشان شد. همان روزی است كه كشتی نوح در كوه آرام گرفت. همان روزی است كه پیامبر خدا، امیر المومنین علی (ع) را بر دوش خود گرفت تا بت های قریش را از كعبه به زیر افكند. چنان كه ابراهیم نیز این كار را كرد. همان روزی است كه خداوند به یاران خود فرمود تا با علی (ع) به عنوان امیر المومنین بیعت كنند. همان روزی است كه قائم آل محمد (ص) و اولیای امر در آن ظهور می كنند و همان روزی است كه قائم بر دجال پیروز می شود و او را در كنار كوفه بر دار می كشد و هیچ نوروزی نیست كه ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست.
جشن نوروز دست كم یك یا دو هفته ادامه دارد. ابوریحان بیرونی مدت برگزاری جشن نوروز را پس از جمشید یك ماه می نویسد: « چون جم درگذشت پادشاهان همه روزهای این ماه را عید گرفتند. عیدها را شش بخش نمودند: 5 روز نخست را به پادشاهان اختصاص دادند، 5 روز دوم را به اشراف، 5 روز سوم را به خادمان و كاركنان پادشاهی، 5 روز چهارم را به ندیمان و درباریان ، 5 روز پنجم را به توده مردم و پنجه ششم را به برزگران. ولی برگزاری مراسم نوروزی امروز، دست كم از پنجه و «چهارشنبه آخر سال» آغاز می شود و در «سیزده بدر» پایان می پذیرد. ازآداب و رسوم كهن پیش از از پنجه، چهارشنبه سوری و خانه تكانی یاد كرد.
برنده شدن اصغرفرهادی را به هم وطنان عزیز تبریک می گوییم.
هم چنین برنده شدن در مراسم گلدن گلاب هم تبریک می گوییم.
I like to bet on everything that is it exciting so when my friend tried to tempt me with an offer I took it The idea was for me to spend a frigid December night in a cemetery all alone in order to win twenty dollars. Little did I realize that they would use dirty tricks to try to frighten me into abandoning the cemetery therefore losing my wager.
این یه داستانی به اسم وحشت در گورستان هست که برای یادگیر لغات در متن می باشد
بسم الله الّرحمن الّرحیم
برای اینکه بتوانیم لغات بیشتری را در زبان انگلیسی یاد بگیریم باید از دیکشنری انگلیسی به انگلیسی مانند:لانگ من یا آکسفرد استفاده کنیم البته برای شروع باید از المنتری آکسفرد یا لانگ من استفاده کنیم هم چنین مزیت دیگری که دیکشنری داره اینه که ما تلفظ صحیح لغات را یاد می گیریم.........................
Dear payam,
I am David .thanks for agreeing to house-site for me.
Please Don’t forget to do these things: first make sure to feed my dog, if you can’t find it please go to yard and search the yard, you can find it. Remember to close the doors and windows and be sure to turn the lights off and try to turn on my car for recharge the engine and please Don’t forget to receive my ATM card. Thanks again.
Writer: payam maleki
گرامر زبان انگلیسی سال دوم دبیرستان:
درس اول: ماضی بعید(گذشته کامل)
....................... قسمت سوم فعل+had+فاعل
مثال:He had studied English.
سوالی:Had he studied English ?
جواب کوتاه: Yes, he had.
گذشته ی ساده+before+ماضی بعید
مثال:I had eaten my lunch before my father returned home.
ماضی بعید+because+گذشته ساده
مثال:I was upset because I had gotten bad marks.
امیدوارم که نهایت یادگیری راداشته باشید . پیام ملکی نظر دهید......
درس دوم گرامر سال دوم دبیرستان
نکته:any در جملات منفی بکار می رود.
نکته:No در جملات مثبت بکار می رود.
در تبدیل جملات any به no اگر جمله دارای یکی از افعال کمکی منفی isn't ,are not, can not باشد not را از این افعال کمکی خذف می کنیم وسپس any را به no تبدیل می کنیم.
مثال:There isn’t any water in glass.
تبدیل:There is no water in the glass.
اگر جمله دارای دارای فعل کمکی don't و doesn’t یا didn’t باشد باید هر کدام از این افعال کمکی منفی حذف شود هنگام حذف don’t فعل اصلی تغییر نمی کند سپس any را به no تبدیل می کنیم.
مثال:I don’t see any body here.
تبدیل:I see no body here.
هنگام حذف doesn’t باید به فعل s یا es اضافه شود.
هم چنین در کذشته فعل را به کذشته تبدیل می کنیم با استفاده از d یا ed .
مثال :He didn’t study any books.
تبدیل: He studied no books.
با تشکر اگر از گرامر خوشتون آمد با یک اس ام اس از نویسنده تشکر کنید و از او بخواهید که درس های بعدی هم بنویسد ممنون.09186891102
در ضمن پایین اس ام اس بنویسید وبلاگ زبان.
پیام
درس سوم:
بخشی از جمله که زیر آن خط کشیده شده جمله واره وصفی نام دارد.جمله واره وصفی
اسم قبل از خود را تو صیف می کنند.کلمات who .which . Whose که این جمله واره های را
به اسم مورد نظر ربط می دهند ضمایر مو صولی نام دارند .who. Whom. برای افرادwhich
برای اشیا و حیوانات به کار می روند.who . Which. Whom را می توانیم با that
جایگزین کنیم به تفاوت بین who ,whom توجه کنید .who در جمله واره وصفی نقش فاعلی
دار بنا بر این بعد از آن فعل به کار می رود در حالی کهwhom نقش مفعولی دارد .
whose نقش ملکی دارد و رابطه ملکی را بین اسم و قبل و بعد خود بر قرار می کند .
جمله واره های وصفی:
The man who came by bus teaches English
The man (whom) I met yesterday teaches English.
The shirt man (which) he bought is in his room
The shirt which is blue is mine
I saw a dog which was very dangerous.
This is the dog (which) you saw in the garden
The man whose name is john teaches English
توجه: ضمایر موصولی داخل پرانتز به دلیل اینکه نقش مفعولی دارند قابل حذق می باشند
2_ در صورت استفاده از ضمایر مو صولی برای ربط انگلیسی ضمیر متناسب با آن حذف
می شود.
مثال
The man (whom) I met yesterday teaches ensilesا
منتظر درس های بعدی باشید.
Grammar 1
Title: past tense
1. Where were you born ؟I was born in Argentina.
2. Were you born in Buenos Aires?
Yes, I was.
No, I wasn’t. I was born in Iran.
3. When did you move to Los Angeles?
I moved here ten years ago. I didn’t speak English.
3. Did you take English classes in Iran?
Yes, I did. I took classes for a year.
این گرامر مربوط به گذشته ساده است که با این گرامر می توان سوالاتی درباره ی گذشته ی مخاطب از او پرسید.
سلام به تمامی کسانی که دوست دارند در وبلاگ من شرکت کنند و مطالب خودشون به اشتراک بگذارند اگه دوست داشتید نظر بدید یا مطلب جالبی در هر زمینه داستید من اونو تو وبلاگم میزارم اینم آدرس ایمیل:
Pmaleki1994@yahoo.coM
با تشکر.
سخن نخست
وقتی به کلاس قدم می گذارد، بهار با نسیم نفس هایش می شکفد و گل و لبخند و زمزمه، فضا را پر می کند. با او آسمان می بارد، چشمه می جوشد، نسیم می وزد و آفتاب سفره مهربان خویش را می گشاید. از خانه تا مدرسه، با هر گام، بهشت نزدیک تر می شود. نگاهش خانه مهربانی است و قلبش مهربان تر از آب. دل ها را به طراوت و پاکی و پاکیزگی می خواند. دست های گرم و صمیمی اش، مشق عشق می نویسد. سرانگشت او افق های روشن فردا را نشان می دهد واشاراتش، آن سوی پرده های خاک و ملکوت پاک خدا را. وسعت شفاف قلب ها، قلمرو اوست و کشتزار جان دانش آموزان تفرّجگاه خرمی او.
رسالت معلم
رسالت راستین معلم و رسالت پاک انبیاست. معلم، آنگاه که جز انسان سازی و کمال بخشیدن هدفی ندارد، همسایه انبیاست. رسول راستی و درستی و سفیر صداقت و سرفرازی است. معلم کسی است که تشنگان معرفت و دانش را به آب حیات می رساند. خدا معلم است و 124 هزار رسول. همه اولیا و پاکان و برگزیدگان، که قله های آفتابی و دور دست های روشن را فرا چشم انسان می نشانند. معلم اند اگر ما قدردان معلم نباشیم، خوبی، زیبایی، عظمت و فضیلت رانادیده گرفته ایم.
معلم در نگاه امام(ره)
امام خمینی(ره) کلید سعادت و شقاوت جامعه را دردست معلمان دانسته، در این باره چنین می گویند: معلم اوّل خدای تبارک و تعالی است که اخراج می کند مردم را از ظلمات به نور و به وسیله انبیا و وحی مردم را دعوت می کند به نورانیت؛ دعوت می کند به کمال؛ دعوت می کند به عشق؛ دعوت می کند به محبت؛ دعوت می کند به مراتب کمالی که از برای انسان است. دنبال او انبیا هستند که همان مکتب الهی را نشر می دهند. آنها هم شغلشان این است که انسان را تربیت کنند تا از مقام حیوانیت بالا برود و به مقام انسانیت برسد. همه سعادت ها و همه شقاوت ها انگیزه اش از مدرسه هاست و کلیدش [در] دست معلمین است. این معلمان هستند که می توانند استقلال مملکت را حفظ کنند. اگر در تربیت اعوجاج باشد مملکت از دست می رود.
مقام معلم در آئینه شعر:
شمعی است گذازنده سراپای معلم |
عشقی است پراکنده به رگ های معلم |
در راه هنر سوزد و اندر ره دانش |
قلب و تن و جان و همه اجرای معلم |
در ظلمت گمراهی و در تیرگی جهل |
نوری است فروزان،دل بینای معلم |
فارابی و سقراط و فلاطون و ارسطو |
کردند به بد کسوت زیبای معلم |
کی بود نشانی ز تدقی و تمدن |
هر گاه نبد، فکر توانای معلم |
تجلیل از معلم
چندین سال است که به مناسبت سالروز شهادت معلمی بزرگ و فرزانه، استاد شهید مطهری، از معلمان سراسر کشور تقدیر و تجلیل می شود. تکریم و تعظیم معلم تکریم و تعظیم علم است. تجلیل از معلم، سپاس از انسانی است که غایت آفرینش را تامین می کند و سلامت امانت هایی راکه بدستش سپرده اند تضمین می کند. هر جا کامی شیرین و سایه مهری گسترده است حضور معلم را، پیدا یا پنهان، می توان یافت. بی شک جامعه ای که همواره حرمت معلم را پاس می دارد، آهنگ رشد و تعالی آن شتاب بیشتر می یابد و سلامت علمی و معنوی آن تضمین می شود و جامعه ای که قدردان خوبان خود نباشد به مرگ خوبی ها و فضیلت ها رضایت داده است و چه مایه تنگ نظری است عمری با آفتاب زیستن و از آفتاب نگفتن!
یک خاطره
وقتی که از در کلاس وارد شد، همه به احترام او برخاستند. مثل همیشه متین و آرام بود. شور و نشاط رندگی را می شد در نگاه های نافذش دید. چند لحظه سکوت کرد تا کلاس آماده شنیدن کلامش شود. نگاهی به سرتاسر کلاس انداخت و با تبسمی دلنشین کلامش را آغاز کرد: بچه ها شاید امروز آخرین روز درسی من با شما باشد. من فردا برای عزیمت به جبهه، به اهواز می روم و از همه شماها حلالیت می طلبم. اشک گونه بیشتر بچه ها را خیس کرده بود. بعد نسبت به معلم جدید سفارش کرد و از ما خواست در تکریم و احترام او کوشا باشیم. با تک تک بچه ها خداحافظی کرد. حال غریب و خوشی داشت. او رفت و کلاس در نبود او در سکوت فرو رفت. چند ماه بعد مدرسه را در شهادتش عطرافشان کردند. او رفت اما خاطرات خوش او نوازشگر شب های تنهایی بچه ها شد.
برای معلم خوبم
ای معلم خوبم، دوستت دارم و تو را تکریم می کنم؛ چرا که تو به من می آموزی چگونه یادگرفتن را، چگونه خوب بودن را، چگونه زیستن را، چگونه شاد بودن را، چگونه احترام گذاشتن را و چگونه دوست داشتن را. ای معلم خوبم، تو را دوست دارم؛ چرا که راه تو راه انبیا است. اخلاق تو الگوی من برای بهتر زندگی کردن و رفتار تو سرمشق من است. ای معلم خوبم، من از تو مهر، اخلاص، محبت و مهربانی را به یادگار دارم، پس تو را تا ابد دوست خواهم داشت.
سوز و گداز معلم
اولین و اساسی ترین نشانه معلم نمونه برخورداری او از سوز و گداز در انسان سازی است. قرآن کریم پیامبراسلام را که بزرگ معلم تاریخ بشریت است چنین معرفی می کند: «مومنان را دوست دارد و بر هدایت و ارشاد آنان حریص است. عشق به هدایت و ارشاد انسان ها برای معلم کمالی است مطلوب و هیچ معلمی بدون این سوز و عشق نمی تواند موفق باشد. در حقیقت این روحیه موتور محرک معلم است برای تعلیم و تربیت. عشق و سوز معلم باعث می شود که محیط آموزشی محیطی پر شور و نشاط شود. در این محیط معلم و شاگرد امیدوارانه به آینده نگاه می کنند و برای روزهای بهتر و روشن تلاش می کنند.
معلم و نفوذ معنوی
معلم نمونه بر دانش آموز خود نفوذ معنوی دارد. به هر میزان که کمالات معنوی و علمی معلم گسترده تر باشد، به همان نسبت نفوذش بیشتر خواهد بود. مبدأ هر دگرگونی در شاگردان همین نفوذ معنوی معلم است؛ مثلاً مرحوم علامه، سیدمحمدحسین طباطبایی، بزرگ مفسر شیعه و صاحب تفسیر کبیرالمیزان تحت نفوذ معنوی استاد خویش، مرحوم میرزا علی آقای قاضی(ره)، به اوج مراتب علمی، اخلاقی و فلسفی رسید. هم چنین استادشهید مرتضی مطهری به شدت تحت تاثیر معنوی استاد خویش حضرت امام(ره) بوده است.
هنرمندی معلم یا هنر معلمی
معلم بودن تنها به داشتن معلومات دقیق و گسترده نیست. معلم علاوه بر معلومات و دانش باید به هنر معلمی نیز آراسته باشد. هنری معلمی هنر است بسیار دقیق و حساس؛ به طوری که اگر معلمی از آن بی بهره یا کم بهره باشد، هیچ گاه در امر مهم و سرنوشت ساز تعلیم و تربیت موفق نخواهد بود. هنر معلمی متّکی بر تجربه و شناخت صحیح روحیات مختلف دانش آموزان است. معلمی موفق است که در سخت ترین اوضاع کلاس و درس، صحیح ترین تصمیم را بگیرد. اگر معلم بتواند در کلاس، فضای دوستی، علم آموزی و شور و شوق نسبت به اینده ایجاد، کند معلمی است موفق و کامیاب.
گشادگی و سعه صدر معلم
از خصوصیات مهم معلّم نمونه سعه صدر او در برخورد با مسائل است. خداوند بر پیامبرش
که بزرگ معلم تاریخ بشر است منت می نهد که به او شرح صدر عنایت کرده است. این شرح صدر باعث جذب و نفوذ معنوی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله شده بود. معلم نیز باید الگوی خویش را پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام قرار دهد و از شرح صدر لازم برخوردار باشد. داشتن سعه صدر از هنرهای معلمی است. معلم با گذشت صحیح و به هنگام خویش، فضای درس و کلاس را آرام می کند و دانش آموز در این فضا بهتر پرورش پیدا می کند.
یادی از شهید مطهری
انتخاب سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری به عنوان روز معلم انتخابی بسیار شایسته و به جا است. مطهری انسانی بود که در محضر معلمان و استادان بزرگ حوزه علمیه قم فقه، اصول، کلام، فلسفه و عرفان آموخت و خود معلمی آگاه و بصیر شد. او انسانی وارسته و دردمند بود. دغدغه اصلی او پالایش دین از کجی ها و انحرافات بود و در این راه از تیر بدخواهان و کج اندیشان نهراسید. مطهری با کوله باری از اندیشه های ناب و اصیل اسلامی وارد محیط پرمخاطره دانشگاه شد و با تمام توان و نیرو از اسلام ناب و حقیقی دفاع کرد. او هم در مقابل روشنفکران غرب زده ایستاد و هم در مقابل انسان های متحجر که از دین و مقتضیات زمان خویش آگاهی نداشتند.
معلم و ارزش های انقلاب و جنگ
نسل امروز جامعه ایران اسلامی نیازمند آن است که ارزش های انقلاب و دفاع مقدس را به خوبی بشناسد. این ارزش ها هویت نظام اسلامی ما، و شناخت آن برای جوانان و نوجوانان بسیار ضروری است. معلمان که معماران اصلی شخصیت جوان و نوجوانند رسالتی مهم در این زمینه دارند. معلم باید با بیان شهادت ها، ایثارها و جانبازی های رزمندگان اسلام یاد و خاطره هشت سال دفاع مقدس را در ذهن ها زنده نگه دارد و نسل جدید را با آن حماسه ها آشنا سازد.
تعداد صفحات : 2
سلام پیام ملکی هستم
سال دوم تجربی امیدوارم
که از وبلاگم نهایت استفاده را ببرید.
امیدوارم با نظراتتون به من کمک
کنید.